تایوان و رژه نظامی سوم سپتامبر چین!

«ما همه یک خانواده‌ایم»؛ این پیام اصلی وانگ بینگ‌ژونگ، فعال سیاسی تایوانی، پس از حضور در رژه سوم سپتامبر بود. او باور دارد که روز اتحاد دو سوی تنگه، روز پیروزی همه مردم چین خواهد بود، نه تسلیم و شکست.

به گزارش تحریریه، در سوم سپتامبر، همزمان با هشتادمین سالگرد پیروزی چین در جنگ مقاومت علیه ژاپن و جنگ جهانی دوم، مراسم باشکوهی با رژه نظامی در میدان تیان‌آن‌مِن پکن برگزار شد؛ رویدادی که نه‌تنها نمایش اراده جمعی بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون چینی بود، بلکه پیام صلح و آینده‌سازی برای جهانیان داشت.

در میان مهمانان، حضور نمایندگان هم‌میهنان تایوانی جلوه‌ای ویژه داشت. در همین زمینه، پایگاه خبری تحلیلی گوانچا با «وانگ بینگ‌ژونگ» فعال شناخته‌شده جریان وحدت‌طلب تایوان و چهره جوان حزب نو گفت‌وگو کرده است تا از مشاهدات او در این مراسم و نگاهش به آینده روابط دو سوی تنگه بشنود.

گوانچا: آقای بینگ‌ژونگ، ابتدا لطفاً از مشاهدات و احساستان در مراسم رژه برایمان بگویید.

وانگ بینگ‌ژونگ: اگر بخواهم آنچه در محل تجربه کردم را خلاصه کنم، باید با واژه‌ی «گرما» بیانش کنم. نخست، گرمای هوا بود. همه زیر آفتاب سوزان نشسته بودیم. وقتی با موبایل عکاسی یا فیلم‌برداری می‌کردم، دستگاه چندین بار هشدار «دما بیش از حد بالا است» داد و ناچار بودم چند ثانیه یا حتی یکی‌دو دقیقه صبر کنم تا دوباره بتوانم ضبط کنم. این همان «گرمای بیرونی» بود.

اما مهم‌تر از آن، «گرمای درونی» بود؛ احساسی از شور و هیجان خالص که در دل من موج می‌زد. این دومین باری است که در زندگی‌ام در رژه ۳ سپتامبر شرکت می‌کنم. بار نخست ده سال پیش، در سال ۲۰۱۵ بود که به مناسبت هفتادمین سالگرد پیروزی در جنگ مقاومت علیه ژاپن در سرزمین اصلی برگزار شد. آن زمان ۲۸ سال داشتم، هنوز به سی سالگی نرسیده بودم. امروز، با ۳۸ سال سن و در آستانه میانسالی، بار دیگر توفیق حضور یافتم.

طبیعی است که در چنین لحظه‌ای، دلم سرشار از هیجان و افتخار باشد. واقعاً احساسی داشتم که می‌گفتم «همین یک تجربه در زندگی کافی است». این خاطره برای همیشه در ذهنم خواهد ماند و بسیار عمیق و فراموش‌نشدنی است. در عین حال، نتوانستم از مرور تغییرات این ده سال پرهیز کنم. بسیاری از پیشکسوتان و هم‌رزمان جریان وحدت‌طلب که آن زمان در کنارم بودند، امروز دیگر در میان ما نیستند.

به یاد دارم ده سال پیش همراهی می‌کردم با آقای ژانگ لی‌یی، یکی از کهنه‌سربازان تایوانیِ «یگان خفاش‌های سیاه» که زمانی با ارتش سرزمین اصلی جنگیده و حتی در چین اسیر شده بود. او آن زمان بیش از نود سال سن داشت. با وجود تمام گذشته و اختلافات، با دلی باز در مراسم رژه حضور یافت. برای من، همین تجربه نشان می‌داد که رژه ۳ سپتامبر مفهومی فراتر از جناح‌ها، فراتر از شکاف میان کومینتانگ و کمونیست‌ها، و حتی فراتر از دو سوی تنگه دارد. چرا که آن جنگ مقاومت، یک نبرد ملی بود؛ بدون تمایز شمال و جنوب، پیر و جوان.

امروز آقای ژانگ دیگر در میان ما نیست، و این مرا بیشتر دچار اندوه و حسرت می‌کند. با این حال، باور راسخ دارم که هرچند نسل شاهدان مستقیم جنگ به تدریج از دنیا می‌روند، اما روح و میراث آن مقاومت، برای همیشه در تاریخ و در جان ملت زنده خواهد ماند.

گوانچا: این دومین بار است که شما در مراسم رژه سالگرد پیروزی در جنگ مقاومت حضور دارید. به نظر شما در مقایسه با ده سال پیش چه تغییراتی رخ داده است؟

وانگ بینگ‌ژونگ: به نظرم ده سال پیش، زمانی که سرزمین اصلی برای نخستین بار رژه‌ای به مناسبت سالگرد پیروزی در جنگ مقاومت برگزار کرد، تمرکز بیشتر بر روایت تاریخ بود. آن زمان، از طریق نمایشگرهای بزرگ و توضیحات مداوم، بارها تاریخ از حادثه ۱۸ سپتامبر ۱۹۳۱، مبارزات ارتش‌های داوطلب شمال‌شرق، تا همکاری کومینتانگ و کمونیست‌ها در جنگ مقاومت مرور می‌شد. در جای‌جای مراسم هم تأکید می‌شد که این جنگ یک مقاومت ملی بوده است؛ با حضور نیروها و گروه‌های مختلف، از طبقات و مناطق گوناگون.

تایوان و رژه نظامی سوم سپتامبر چین!

وانگ بینگ‌ژونگ در جایگاه تماشاگران، میدان تیان‌آن‌من

اما امسال، سهم پرداختن به «گذشته» کمتر بود و تمرکز بیشتری روی «آینده» قرار داشت. دلیلش هم روشن است: تاریخ مقاومت را همگان خوب می‌دانند و سرزمین اصلی هم در طول سال‌ها بارها آن را بازگو کرده است. بنابراین در چنین رویدادی که بسیاری از سران کشورهای خارجی نیز در آن حضور داشتند، اهمیت اصلی بر این بود که چین موضع خود را به جهان اعلام کند.

همه ما می‌دانیم که در ده سال گذشته، اوضاع جهان دستخوش تغییرات عظیمی شده است. آمریکا بار دیگر جنگ‌های تجاری، تعرفه‌ای و فناورانه را به راه انداخته و روحیه انزواطلبی و سلطه‌طلبی‌اش دوباره سر برآورده است. در چنین شرایطی، این مراسم بیشتر بر اعلام پیامی به همه بشریت متمرکز بود:

اینکه امروز در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که باید تصمیم بگیریم میان صلح یا جنگ؛ میان گفت‌وگو یا تقابل؛ و اینکه چگونه باید با این تحولات روبه‌رو شویم. آیا می‌خواهیم همکاری کنیم یا باز هم به راه گذشته بازگردیم؟ آیا در قرن بیست‌ویکم باید شاهد جنگ جهانی سومی باشیم؟

به همین دلیل، من معتقدم این رژه بیش از هر چیز بر اهمیت «جامعه‌ای با سرنوشت مشترک برای بشریت» تأکید داشت.

China's V-Day parade continues to attract global attention - Global Times

برخی‌ها این رژه را «نمایش قدرت نظامی» تعبیر کرده‌اند. اما باید گفت که چنین نمایشی به معنای عشق به جنگ نیست، بلکه نشان می‌دهد ما از آمادگی و توان نظامی کافی برخورداریم تا هیچ‌کس نتواند ما را مورد زورگویی و تحقیر قرار دهد.

هشتاد سال پیش، ملت چین تا آستانه نابودی و از دست رفتن موجودیت خود پیش رفت و ناچار شد فریاد آخر را سر دهد؛ فریادی که در نهایت با ایثار و جانفشانی شهیدان، به پیروزی انجامید. امروز دیگر بازگشت به آن شرایط غیرممکن است و هیچ‌کس جرأت نمی‌کند ملت ما را دوباره تحت فشار قرار دهد. افزون بر این، ما باید توانایی خود را برای اتحاد و یاری رساندن به ملت‌های ضعیف‌تر هم به نمایش بگذاریم.

اکنون بسیاری از مردم جهان از بازگشت سیاست‌های انزواطلبانه و سلطه‌گرانه آمریکا رنج می‌برند؛ سیاست‌هایی که گاه به شکل غارت آشکار و شبیه راهزنی نمود پیدا می‌کند. این نیز گونه‌ای دیگر از جنگ است. در چنین شرایطی، چین نقش «برادر بزرگِ حامی عدالت» را ایفا می‌کند. شعاری که بر سردر میدان تیان‌آن‌من نقش بسته است: «زنده باد وحدت مردم جهان»، امروز بیش از هر زمان دیگری معنا دارد و درخشان‌تر جلوه می‌کند.

امروز چین پرچمدار اتحاد همه نیروهایی است که خواهان صلح‌اند و نمی‌خواهند زیر سلطه‌گری و زورگویی قدرت‌های هژمون قرار بگیرند. به همین دلیل بود که در میدان، فریاد سه شعار طنین‌انداز شد: زنده باد مردم! زنده باد عدالت! زنده باد صلح!

Chinese military parade highlights rapid progress towards modernisation

گوانچا: در این رژه شاهد نمایش گسترده‌ای از تسلیحات بومی و در خدمت ارتش بودیم؛ از جمله موشک قاره‌پیمای DF۵C با بردی که کل جهان را پوشش می‌دهد، و همچنین DF۶۱ که حتی علاقه‌مندان نظامی را هم شگفت‌زده کرد. کدام یک از این تجهیزات شما را بیشتر تحت تأثیر قرار داد؟

وانگ بینگ‌ژونگ: همان‌هایی که شما اشاره کردید. من این بار از فاصله‌ای بسیار نزدیک دیدم که موشک‌های قاره‌پیمای DF۵C از برابر میدان تیان‌آن‌من عبور کردند. جایگاه ما در سمت راست میدان و درست نزدیک این موشک‌ها بود. وقتی گوینده توضیح داد که برد آن‌ها می‌تواند سراسر جهان را دربر بگیرد، واقعاً لحظه‌ای تکان‌دهنده بود. افزون بر این، موشک تازه‌معرفی‌شده DF۶۱، موشک بالستیک قاره‌پیمای زیردریایی‌پرتاب JL۳ و همچنین موشک شناخته‌شده DF۳۱ هم به نمایش درآمدند.

گوینده مراسم تأکید کرد که این یگان نشان‌دهنده «بازدارندگی هسته‌ای سه‌گانه» یعنی زمینی، دریایی و هوایی است. بنابراین وقتی همه شنیدند که برد این تسلیحات «جهانی» است، نخستین واکنش همان عبارت آشنا بود: «پست سریع دانگ‌فنگ، تحویل به سراسر جهان!» صدای تشویق و شگفتی از اطراف بلند شد و من هم این صحنه را ویژه ضبط کردم.

Nuclear missiles and 'loyal wingmen': 8 surprises from China's military  parade | South China Morning Post

در این رژه، هم تسلیحات تازه رونمایی شدند و هم جنگ‌افزارهایی که از قبل می‌شناختیم. اما پیام روشن بود: امروز توان تهاجمی چین سراسر جهان را پوشش می‌دهد، بنابراین هیچ نیروی خارجی نباید خیال فشار آوردن به سرزمین اصلی را در سر بپروراند. چون من از تایوان می‌آیم، نسبت به این نکته حساس‌ترم.

البته موضوع فقط به هم‌میهنان تایوانی مربوط نمی‌شود؛ «کارت تایوان» همواره حساس‌ترین و اصلی‌ترین نقطه در روابط چین و آمریکا بوده است. ایالات متحده بارها این کارت را بازی کرده تا سرزمین اصلی را تحت فشار قرار دهد یا باج‌گیری کند. اما امروز وقتی آمریکایی‌ها این صحنه را ببینند و بدانند که قدرت ارتش چین می‌تواند سراسر جهان را پوشش دهد، آیا واقعاً حاضر می‌شوند به‌خاطر تایوان ــ که فاصله‌ای بسیار دور از خاک اصلی‌شان دارد ــ خطر رویارویی مستقیم با ارتش آزادی‌بخش خلق را بپذیرند؟

من فکر می‌کنم حتی پیش‌تر هم آمریکا می‌کوشید از رسیدن به چنین نقطه‌ای پرهیز کند. حالا با دیدن این آرایش نظامی، باید بیشتر به واقعیت آگاه شوند. به گمان من، امروز حاکمان حزب حاکم تایوان (حزب دموکراتیک مترقی) هم ناچار لرزه بر اندامشان افتاده است.

ما همیشه می‌گوییم «روباه با تکیه بر قدرت ببر است که نعره می‌کشد». اگر «ببری» که پشت سر اوست به «ببر کاغذی» تبدیل شود و جرأت نکند برای تایوان اقدام واقعی انجام دهد، آن «روباه» چقدر دیگر می‌تواند قدرت‌نمایی کند؟ من فکر می‌کنم با دیدن این صحنه، خودشان بهتر از همه می‌فهمند.

A Guide to China's New Weapons on Parade in Beijing - WSJ

موشک عظیم DF۵C (دانگ فنگ 5C)

گوانچا: در این رژه، کهنه‌سربازان ارتش ملی‌گرا و همچنین شماری از هم‌میهنان تایوانی ــ از جمله شما ــ برای تماشای مراسم دعوت شده بودند. ما دیدیم که هونگ هسیو چو، عضو ارشد حزب کومینتانگ نیز در بالکن میدان تیان‌آن‌من حضور داشت. از نگاه شما، از منظر روایت تاریخی «همکاری کومینتانگ و کمونیست‌ها در جنگ مقاومت» و همچنین در ارتباط با مسئله وحدت دو سوی تنگه، دعوت از کهنه‌سربازان کومینتانگ و تایوانی‌ها چه پیامی داشت؟ و پرسش دیگر اینکه چینش صندلی‌ها در مراسم چگونه بود؟ آیا همه تایوانی‌ها در کنار هم نشسته بودند؟

وانگ بینگ‌ژونگ: بله، تقریباً همه کسانی که در کنار هم نشسته بودند، همان دوستان و همفکران تایوانی بودند که سال‌هاست در داخل جزیره با جدیت با جریان «استقلال‌طلبی» مخالفت و از وحدت حمایت می‌کنند. اطراف ما نیز هم‌میهنان هنگ‌کنگی و همچنین چینی‌های مقیم خارج حضور داشتند. حتی در همان‌جا با چند تن از هم‌میهنان خارج‌نشین برخورد کردم که گفتند معمولاً برنامه‌های من را در کانال چهار CCTV می‌بینند و به همین خاطر جلو آمدند تا سلام و احوالپرسی کنند. به‌طور کلی، مهمانان از هنگ‌کنگ، ماکائو، تایوان و خارج از کشور در یک بخش مشترک جای داده شده بودند.

تایوان و رژه نظامی سوم سپتامبر چین!

هونگ هسیو چو، رئیس پیشین حزب کومینتانگ، در محل رژه با کهنه‌سربازان جنگ مقاومت عکس یادگاری گرفت و بر اهمیت ثبت و یادآوری تاریخ تأکید کرد.

اما اگر بخواهیم از زاویه «روایت تاریخی همکاری کومینتانگ و کمونیست‌ها در جنگ مقاومت» نگاه کنیم، باید بگویم که در داخل تایوان، برخی پیشکسوتان جناح آبی (کومینتانگ) می‌پذیرند که جنگ مقاومت واقعیت داشته و حتی دولت حزب حاکم (دموکراتیک مترقی) را به دلیل نادیده گرفتن آن سرزنش می‌کنند. اما آن‌ها هنوز از یک گره ذهنی عبور نکرده‌اند: آن‌ها معتقدند جنگ مقاومت را «ارتش ملی» انجام داده و بنابراین حزب کمونیست چین صلاحیت گرامیداشت آن را ندارد.

نخست باید یادآور شویم که «ارتش ملی» در آن زمان صرفاً ارتش تحت فرمان کومینتانگ نبود. همه می‌دانیم که در دوران جنگ مقاومت، نیروهای ارتش هشتم و ارتش نوین چهارم نیز در چارچوب ارتش ملی تعریف شده بودند. بنابراین، ارتش ملی آن زمان طیف گسترده‌ای از نیروها و گروه‌ها را در بر می‌گرفت. بسیاری از اعضای جناح چپ کومینتانگ یا وابستگان حزب کمونیست که پیش‌تر توسط چیانگ کای‌شک سرکوب یا زندانی شده بودند، در آن مقطع بخشی از همان ارتش بودند.

方勇:蒋介石与国民经济建设运动– 復國新銳

چیانگ کای‌شک رهبر سیاسی و نظامی چینی بود که پس از مرگ سون یات سن در ۱۹۲۵ مدعی رهبری کومینتانگ شد و رهبری حزب را در اختیار گرفت.

برای نمونه، ژنرال تایوانی «لی یوبانگ» از جناح چپ کومینتانگ بود. او به دلیل حمایت از همکاری کومینتانگ و کمونیست‌ها برای مقابله با ژاپن، از سوی چیانگ به اتهام «همدستی با سازمان‌های شورشی» زندانی شد و تنها پس از آغاز مقاومت سراسری آزاد گردید. از این رو، ارتش ملی آن زمان هرگز محدود به ارتش کومینتانگ به معنای تنگ‌نظرانه‌اش نبود.

از سوی دیگر، سرزمین اصلی همواره نقش مهم کومینتانگ در نبردهای مستقیم جنگ مقاومت را به رسمیت شناخته است. اما در عین حال نمی‌توان انکار کرد که حزب کمونیست چین نیز بخشی از نیروهای مسلح مقاومت را رهبری می‌کرد. برای مثال، پس از حادثه «حادثه موکدن/منچوری»، کومینتانگ همچنان راهبرد «اول آرام‌سازی داخل، سپس دفع دشمن خارجی» را در پیش گرفته بود؛ در حالی که نیروهای داوطلب شمال‌شرقی پیوندهایی سازمانی با کمونیست‌ها داشتند. بعدها نیز حزب کمونیست در مناطق اشغالی ژاپنی‌ها پیوسته نیروهای مسلح را گسترش داد، توان مقاومت را حفظ کرد و مانع پیشروی ارتش ژاپن شد. همه این‌ها واقعیت‌های انکارناپذیر تاریخی است.

تایوان و رژه نظامی سوم سپتامبر چین!

در سپتامبر ۱۹۳۱، ژاپن با بهانه آسیب‌زدن به خط راه‌آهن جنوب منچوری (که خود ژاپنی‌ها ایجاد کرده بودند) به چین حمله کرد و به سرعت منچوری را اشغال نمود. سپس این منطقه را به نام مانچوکوئو تغییر داد و در ۹ مارس ۱۹۳۲ یک دولت دست‌نشانده به رهبری آخرین امپراتور چین، پویی، ایجاد کرد. این اقدام، یکی از نخستین گام‌های ژاپن برای گسترش سلطه در چین و پیش‌زمینه جنگ دوم چینژاپن بود.

امروز در داخل تایوان، حزب حاکم دموکراتیک ترقی‌خواه (DPP) به نهایت درجه از «پدرخواندگی با بیگانه» رسیده است؛ آن‌ها همراه با ژاپنی‌ها روایت جنگ مقاومت را تحریف کرده و آن را «پایان جنگ» می‌نامند، حتی تا آنجا پیش رفته‌اند که خود را «طرف شکست‌خورده» معرفی می‌کنند. در حالی که سوم سپتامبر روز پیروزی ملت چین در جنگ مقاومت علیه ژاپن است، آن‌ها با وارونه‌سازی حقیقت، آن را به «ضد چین» تبدیل می‌کنند. در حالی که جنگ مقاومت، خاطره و پیروزی مشترک همه چینی‌ها بود، کسانی که اندکی حس ملی و درک از منافع کلان ملت دارند، در چنین شرایطی نباید هنوز در بند اختلافات حزبی «کومینتانگ» و «کمونیست» باقی بمانند.

دولت DPP پیوسته می‌کوشد سالگرد سوم سپتامبر را تخریب و اهریمن‌سازی کند. اما مشکل اینجاست که شخص لای چینگ ‌ته، رئیس‌جمهور تایوان، عملاً در نوعی شکاف شخصیتی گرفتار شده است. از یک سو، با استفاده از شورای امور سرزمین اصلی، ژست می‌گیرد که می‌خواهد بر سر «حقانیت تاریخی جنگ مقاومت» با حزب کمونیست چین رقابت کند؛ اما از سوی دیگر، اصلاً وجود همان جنگ مقاومت را انکار کرده و همراه با ژاپنی‌ها آن را «پایان جنگ» می‌نامد. کسی که اساساً جنگ مقاومت را انکار می‌کند، چگونه می‌تواند درباره نحوه گرامیداشت آن قضاوت کند؟ آیا این چیزی جز تناقض و مضحکه است؟

تاریخ روشن است: چین در آن زمان هم قربانی تجاوز بود و هم پیروز جنگ. اما امروز لای چینگ‌ ته توانسته «ضدیت با ژاپن» را به «ضدیت با چین» تحریف کند و چین را در مقام «کشور متجاوز» بنشاند! در حالی که واقعیت این است: همان ژاپنی که امروز DPP با تمام توان برایش خوش‌خدمتی می‌کند، متجاوز واقعی بود. ژاپنی‌ها نه تنها در سرزمین اصلی چین دست به کشتار گسترده زدند، بلکه در طول پنجاه سال اشغال تایوان، ۶۰۰ هزار تایوانی را قتل‌عام کردند. چرا هیچ‌کدام از این جنایات حتی به زبانشان نمی‌آید؟

تایوان و رژه نظامی سوم سپتامبر چین!

گوانچا: امسال سرزمین اصلی با شکوه فراوان هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ مقاومت را برگزار کرد، اما در همین حال، دولت حزب دموکراتیک ترقی‌خواه (DPP) در تایوان همچنان در مسیر تحریف تاریخ پیش می‌رود و حتی کسانی را که برای تماشای رژه به سرزمین اصلی آمده‌اند، مورد تخریب و فشار قرار می‌دهد. آیا شما شخصاً تحت چنین فشارهایی بوده‌اید؟ نگاهتان به اقدامات دولت تایوان چیست؟ همه می‌دانند که شما پیش‌تر به دلیل فعالیت در مسیر وحدت دو سوی تنگه، چند سال از سفر به سرزمین اصلی منع شده بودید. آیا این بار هم با محدودیت‌هایی روبه‌رو شدید؟

وانگ بینگ‌ژونگ: بله، درست است. من در سال ۲۰۱۵ در رژه سوم سپتامبر شرکت کردم، اما در سال ۲۰۱۹ که هفتادمین سالگرد تأسیس جمهوری خلق چین بود، به دلیل ممنوعیت خروج از کشور نتوانستم حضور یابم. به نظرم سخن هونگ هسیو چو بسیار درست است: «اگر می‌ترسی، نیا؛ اما اگر آمدی، باید شجاعانه با همه چیز روبه‌رو شوی.»

بنابراین همین که توانستم به اینجا بیایم، خود به‌تنهایی یک موضع‌گیری روشن است!

امروز در تایوان تقریباً هیچ صدایی از یادآوری جنگ مقاومت شنیده نمی‌شود و دولت هم هیچ مراسمی برگزار نمی‌کند. در مقابل، سرزمین اصلی به‌عنوان نماینده منافع کل ملت چین، در عرصه بین‌المللی برای حق توسعه‌ی ملت چین تلاش می‌کند. من به‌عنوان یک چینی، و به‌عنوان کسی که آرزو دارد ملت چین قدرتمند و سرافراز باشد، طبیعتاً از این امر استقبال و حمایت می‌کنم. مگر دلیلی برای مخالفت وجود دارد؟

امروز که سرزمین اصلی مراسم بزرگداشت پیروزی در جنگ مقاومت را برگزار کرد، من آن را بسیار ارزشمند می‌دانم. افزون بر این، نمایش تسلیحات و تجهیزات نظامی در مراسم، به ما اعتمادبه‌نفس و غروری دوچندان بخشید؛ این احساس که ما توان و ظرفیت آن را داریم که با ملت‌های ضعیف‌تر همبستگی کنیم و همه‌ی نیروهای دوستدار صلح و مخالف سلطه‌گری را به گرد هم آوریم.

در هشتاد سال گذشته، چین از آستانه فروپاشی و نابودی، به جایگاهی رسیده است که امروز با سربلندی در عرصه جهانی ایستاده است. من باور دارم هر کسی که اندک حسی از هویت و تعلق به ملت چین داشته باشد، حتی اگر مدتی تحت تأثیر تحریف‌ها و فریب‌های حزب دموکراتیک ترقی‌خواه (DPP) قرار گیرد، سرانجام حقیقت را خواهد دید. من به‌عنوان مهمان، وقتی در صحنه حضور یافتم و شکوه و اقتدار یک قدرت بزرگ را با چشم خود دیدم، بسیاری از تناقض‌ها و گره‌های ذهنی‌ام همان لحظه از میان رفت.

ما نسل جوانِ سی‌ساله هنوز دهه‌ها زندگی در پیش داریم. من مطمئنم تا میانه قرن حاضر، یعنی هنگامی که ۲۰۰ سال از جنگ‌های تریاک می‌گذرد، قطعاً شاهد خواهیم بود که ملت چین در مسیر شکوفایی و احیای کامل گام برمی‌دارد. در برابر این روند تاریخی عظیم، حزب DPP چیزی نیست جز ذره‌ای ناچیز در رودخانه بی‌پایان تاریخ.

البته این به معنای آن نیست که من فقط به «چشم‌انداز بزرگ» بیندیشم و آشوب‌ها و اقدامات مخرب امروز در داخل تایوان را نادیده بگیرم. من همچنان در تایوان زندگی می‌کنم و بی‌وقفه با DPP مقابله می‌کنم. من اهل تایوان هستم و دوباره به آنجا بازمی‌گردم. راه من آشکار و روشن است؛ نه پنهان‌کاری می‌کنم و نه از رویارویی می‌گریزم؛ نه به‌طور تصنعی فروتنی می‌کنم و نه عمداً خود را پنهان می‌کنم. زیرا باور دارم کاری که می‌کنم کاملاً درست و مشروع است؛ پس باید درِ خانه را گشوده و در جاده اصلی گام برداشت.

از همه مهم‌تر این است که مردم تایوان باید بفهمند برگزاری مراسم بزرگداشت پیروزی در جنگ مقاومت و نمایش توانمندی‌های سرزمین اصلی، امروز به موضوعی جهانی بدل شده است. این رژه دیگر فقط «مسئله داخلی سرزمین اصلی» نیست، بلکه رخدادی است که توجه جهان را به خود جلب کرده است. اگر کسی در جزیره همچنان بخواهد مثل قورباغه‌ای در ته چاه باقی بماند و با تزریق مُسکنی موقت، خود را به خواب بزند، پرسش اینجاست: این خواب مصنوعی را تا چه زمانی می‌توان ادامه داد؟ من در برابر این پرسش یک علامت سؤال بسیار بزرگ می‌گذارم.

Darkest hour for Ishiba amid pressure to quit and executive resignations -  The Japan Times

این البته یک نگرانی بزرگ و بسیار تأسف‌برانگیز است. ما دیدیم که شیگرو ایشیبا، نخست‌وزیر کنونی ژاپن در مقطعی گفته بود که در هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم، این کشور باید با رویکردی درخور به بازنگری و اعتراف به گذشته بپردازد. اما در نهایت، زیر فشار و تهدید جریان‌های نوظهور راست‌گرای داخلی، سخنانش لرزان و دوپهلو شد؛ او نه جرأت دارد حقیقت تاریخ را ببیند و نه شهامت دارد که آشکارا از جهان پوزش بطلبد.

امروز ژاپن در برابر واقعیت تاریخی جان‌باختن بیش از ۳۵ میلیون نفر از مردم چین در جنگ مقاومت، و در برابر بسیاری از مسائل مشخص تاریخی، موضعی به‌غایت نادرست دارد. برای نمونه، در خصوص قربانیان «زنان آسایشگر» ــ که بر اساس تعریف سازمان ملل متحد چیزی جز «بردگان جنسی ارتش ژاپن» نبودند و در میانشان زنان تایوانی نیز حضور داشتند ــ هنوز نمی‌خواهد حقیقت را بپذیرد. یا درباره جنایات «واحد ۷۳۱» که در شمال‌شرق چین انسان‌ها را همچون مواد آزمایشگاهی به کار می‌گرفت، تاکنون ژاپن از پذیرش این جنایت آشکار سر باز می‌زند.

تا امروز هنوز در داخل ژاپن کسانی پیدا می‌شوند که این فجایع را «ساخته‌وپرداخته چینی‌ها» می‌نامند. آنان حتی درباره قتل‌عام نانجینگ ادعا می‌کنند که «جای بحث دارد» یا «هنوز روشن نیست»، و همچنان یاوه‌سرایی می‌کنند. این رفتار درست همانند رویکرد برخی جریان‌ها در تایوان است: تظاهر به خواب، فریب دادن خود و دیگران. حالا ژاپن حتی با صرف هزینه‌های هنگفت و مانع‌تراشی در راه مشارکت دیگر کشورها در مراسم بزرگداشت مقاومت چین، می‌پندارد که می‌تواند جنایات گذشته را پنهان کند.

به باور من، هرچه ژاپن بیشتر به این‌گونه اقدامات دست بزند و تلاش کند همه‌چیز را بزک و سفیدنمایی کند، بیشتر عیان می‌شود که در باطن احساس شرم و عذاب وجدان دارد. هرچه پول بیشتری خرج کند تا گذشته را بپوشاند، بیشتر نشان می‌دهد که در پسِ این همه هزینه، حقایقی تاریک و شرم‌آور پنهان است.

به‌نظر من رفتار جریان‌های موسوم به «راست‌گرایان نوین» ژاپن بسیار طنزآمیز و متناقض است. آنان با شعار «اولویت با ژاپن» و با ادبیاتی شبیه به ترامپ، مدام می‌گویند که برای منافع مردم ژاپن می‌جنگند. اصلِ دفاع از منافع ملت خود هیچ ایرادی ندارد؛ اما پرسش اینجاست: چرا همین افراد با کمال میل حاضرند به زائده و پیرو آمریکا تبدیل شوند؟ چرا رضایت می‌دهند که ژاپن ابزار دست واشنگتن شود؟ چرا اجازه می‌دهند پایگاه‌های نظامی آمریکا در خاک ژاپن روزبه‌روز گسترش یابد و قدرتش افزوده شود، در حالی که این امر به‌طور مستقیم به منافع مردم ژاپن لطمه می‌زند؟ چرا هرگاه پای چنین مسائل حساسی به میان می‌آید، این راست‌گرایان تازه‌به‌دوران‌رسیده، این‌چنین مطیع و هم‌صدا با آمریکا می‌شوند؟

این «راست‌گرایان نوین» چیزی جز توهم پیروی کورکورانه از آمریکا و بهره‌گیری از «قدرت‌نمایی در سایه قدرت دیگران» ندارند. آنها صرفاً به این دلیل که آمریکا چین را هدف اصلی خود گرفته، خیال می‌کنند می‌توانند در این میان فرصت‌طلبی کرده و پروژه موسوم به «عادی‌سازی کشور» را پیش ببرند؛ یعنی نیروهای دفاع شخصی ژاپن را از قید و بند قانون اساسی صلح‌طلب این کشور رها کنند تا دوباره رویای بازگشت به نظامی‌گری و احیای امپراتوری جنگ‌طلبانه گذشته را دنبال کنند.

من فقط می‌خواهم یک نصیحت به این «راست‌گرایان نوین» بکنم: مواظب باشید آخر کار، آمریکا شما را نفروشد و شما ناغافل همچنان برایش پول بشمارید! وقتی خودتان خط قرمزها را زیر پا گذاشته‌اید و آمریکا میدان را خالی کرده، ژاپن باز هم مجبور خواهد شد طعم تلخ شکست را بچشد. پس وقت آن رسیده که راست‌گرایان ژاپن واقعاً بیدار شوند. اگر واقعاً دم از «حیثیت ملت ژاپن» می‌زنند، باید به مسیر توسعه صلح‌آمیز بازگردند و در جهت بهبود روابط چین و ژاپن گام بردارند، نه این‌که در خدمت بازگشت نظامی‌گری و در صف تشویق‌کنندگان جناح‌های تندروی آمریکا قرار گیرند.

Taiwan, China battle it out in competing World War Two narratives | Reuters

گوانچا: پس از حضور در مراسم رژه و تماشای آن از نزدیک، دوست دارید چه پیامی به هم‌میهنان تایوانی خود بدهید؟ و برای آینده روابط دو سوی تنگه چه انتظاری دارید؟

وانگ بینگ‌ژونگ: همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره کردم، واقعیت این است که مقامات حزب دموکراتیک ترقی‌خواه (DPP) در تایوان با دیدن آرایش امروز ارتش آزادی‌بخش خلق به‌خوبی می‌دانند که این قدرتی نیست که تایوان بتواند با آن مقابله کند. اما با وجودی که این حقیقت را می‌دانند، باز هم مردم را فریب می‌دهند؛ چرا؟ فقط برای آن‌که انتخابات ببرند و قدرت خود را حفظ کنند. برای همین است که دم از چیزهایی مثل «انعطاف در دفاع» می‌زنند یا ادعا می‌کنند «کوچک می‌تواند بر بزرگ پیروز شود»، و بعد هم با این دروغ که «آمریکا پشت تایوان خواهد ایستاد» به مردم تزریق توهم و امید واهی می‌کنند.

پیامی که می‌خواهم به مردم تایوان برسانم این است: همه این رفتارها چیزی جز «با بازوی ضعیف در برابر ارابه ایستادن» نیست؛ یعنی کاری محال و غیرعاقلانه. موازنه قدرت میان دو سوی تنگه چنان نابرابر است که اصلاً به‌صرفه نیست مردم تایوان قربانی فریب سیاستمداران شوند و به نام جنگی که در واقع امکان‌پذیر نیست، به‌عنوان قربانی به میدان فرستاده شوند.

از سوی دیگر باید به یک نکته کلیدی توجه کرد: مردم تایوان اساساً نیازی به «استقلال تایوان» ندارند. ما همه چینی هستیم؛ ما یک خانواده‌ایم. وقتی همه از یک خانواده‌ایم، پس «تایوان مستقل» چه معنایی دارد؟ این مسئله‌ای است که از اساس نباید وجود داشته باشد. چرا باید برای چیزی که هم دست‌نیافتنی است و هم بی‌فایده، خود را این‌همه به زحمت بیندازیم؟

ما باید به این درک برسیم که وقتی حزب DPP فریاد می‌زند «چین قدرت‌نمایی می‌کند، پس تهدیدی برای تایوان است»، باید از ریشه با این استدلال مقابله کرد: وقتی ما همه یک ملتیم، پس تهدیدی در کار نیست. ما که خود خواهان وحدتیم، پس روزی که دو سوی تنگه دوباره به هم بپیوندند، آن روز روز پیروزی ماست؛ چه جای حرف از «تسلیم» یا «شکست‌خوردن»؟ این پیروزی مشترک ماست، زیرا آرزوی دیرین ما همین بوده که خانواده دوباره به هم برسد.

در این نیم‌سال اخیر، مردم تایوان باید به‌خوبی درک کرده باشند که آمریکا پیوسته در حال بهره‌کشی و فشار بر تایوان است. ایالات متحده می‌خواهد تایوان را همچون یک لیمو بفشارد و تمام عصاره‌اش را بگیرد. در چنین شرایطی، ما باید بیش از پیش دریابیم که سرزمین اصلی چین نه تهدید، بلکه پشتیبان و تکیه‌گاه واقعی تایوان است.

پایان/

۲۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 33362

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 6 =